انتقال از اواخر آبستنی به اوایل شیردهی با وقوع بالای بیماریهای تولیدی مرتبط شده است، که اغلب با ناتوانی گاو برای غلبه بر بالانس منفی انرژی مرتبط است. در این مقاله برخی شاخصهای رفتاری برای تشخیص کتوز در دوره انتقال مورد بررسی قرار میگیرد.
گاوها رشد سریع جنین و وقوع سنتز شیر را با موبیلیزه شدن ذخایر چربی جبران میکنند. اگرچه همه گاوها در این مرحله شیردهی باید تا حدی بر روی ذخایر بدن برای تامین تقاضای شیردهی تکیه کنند، اما تعادل منفی انرژی طولانی اغلب با کتوز همراه است. پاسخ بدنی ضعیف به تعادل منفی انرژی و تجزیه چربی منجر به هایپرکتونمیا (بوسیله تولید بیش از حد NEFA شناسایی میشود) میگردد و متابولیسم کبدی ناکافی منجر به تجمع اجسام کتونی غالب (BHBA، استون و استواستات) میشود.
گاوهایی با غلظت های پلاسمایی بالای کتون ها پیرامون زایش در خطر افزایش یافته بیماری هستند که احتمالا از گله حذف می شوند و یا کمتر در اولین تلقیح آبستن می شوند و یا تولید شیر پایین تر دارند. وقوع کتوز از ۲۶ تا ۶۰ درصد برای کتوز تحت بالینی و ۲ تا ۱۵ درصد برای کتوز بالینی تخمین زده میشود.
علیرغم مزایای آنالیز NEFA برای تشخیص گاوهای پیش از زایش در معرض خطر کتوز، هیچ تست سریعی (cowside test) برای این متابولیت در دسترس نیست، بنابراین کابرد عملی این معیار را محدود می کند. تستهای سریع ارزان برای تشخیص استواستات و استون در ادرار و BHBA در شیر و در خون قابل دسترس هستند (در حال حاضر در کشور وجود دارند). این تستها برای تشخیص کتوز در حیوانات بصورت انفرادی مفید هستند اما برای استفاده قبل از زایش جهت ارزیابی بالانس انرژی معتبر نیستند. در نتیجه استفادهشان برای تشخیص گاوهای در معرض خطر با این بیماری را محدود میکند.
نتایج تحقیقات اخیر ثابت کرده است که تغییرات در رفتار اجتماعی و خوراک خوردن و مدت زمان ایستادن میتوانند در تشخیص اولیه گاوهای در معرض خطر کتوز به کار گرفته شوند. بررسیها نشان داد گاوهای کتوزی در هفته قبل از از زایش مدت زمان کمتری را در آخور خوراک صرف کردند. همچنین گاوهایی که بعد از زایمان دچار کتوز تحت بالینی شدند، رقابت کمتری در فضای آخور در دورههای پیک خوراک خوردن داشتند.
پژوهشی جدید در کانادا (۲۰۱۵) نشان داد که علاوه بر افزایش یافتن مدت زمان ایستادن در هفته قبل از زایش، در گاوهایی که کتوز بالینی را در روزهای پس از زایمان داشتند، دورههای ایستادن کمتر ولی طولانیتری را در روز صفر در مقایسه با گاوهای غیرکتوزی داشتند. تحقیقات قبلی نشان داد گاوهایی که طولانیتر میایستند و دورههای ایستادن بیشتری در روز زایمان دارند، احتمالا به خاطر مشکلات مرتبط با زایمان است. بر اساس دیگر پژوهشها گاوهایی که کتوز را تجربه میکنند همچنین احساس ناخوشی میکنند و کمتر مایل هستند تا مشغول کارهایی شوند که انرژیبر هستند (مثل تغییر دادن وضعیت از خوابیدن به ایستادن). این نتایج ممکن است حداقل تا حدودی دلیل اختلافات در دورههای ایستادن و مدت زمان ایستادن در بین گاوهای کتوزی و سالم باشد.
جالبتر این که در این پژوهش (کانادا) گاوهای مبتلا به کتوز و سالم در الگوی ایستادن در هفته قبل از زایش و برای اکثر اوقات روز پس از زایش مشابه بودند اما گاوهای مبتلا به کتوز بالینی زمان کمتری صرف ایستادن در اواخر ساعات بعد از ظهر و شب کردند. همچنین یافتههای اخیر نیز پیشنهاد میکنند که اختلافات در زمان ایستادن مرتبط با کتوز در زمانهای معینی از روز غالب هستند. الگوی روزانه رفتار ایستادن بوسیله زمان تحویل خوراک تازه، هل دادن خوراک جلوی گاو (push up)، و شیردوشی تحت تاثیر قرار میگیرد (اقدامات کارگری و مدیریتی). حدس زده میشود که افزایش یافتن مدت خوابیدن بوسیله گاوهای کتوزی در طول این ساعات نشان دهنده بیحالی و کسلی (رفتارهای کلاسیک مریضی) در پاسخ به احساس مریضی است. در واقع گاوها ممکن است کمتر مایل باشند تا این رفتارها را در ساعات اولیه روز به خاطر اشفتگیهای مدیریتی (عمل کارگرها) بروز دهند.
در کل اگرچه این رفتارها نویدبخش تشخیص و شناسایی گاوهای در معرض خطر کتوز هستند اما هیچ تکنولوژی در حال حاضر در دسترس نیست تا نظارت مستمر عملی رفتار خوراک خوردن و اجتماعی انفرادی گاوها در مزارع تجاری را مهیا سازد.