نرخ تراکم در طول دوره انتقال، یک شاخص حیاتی است که تعیین میکند آیا گاو، خوراک و فضای کافی در زمان زایمان را در اختیار دارد یا خیر؟ اطمینان از تأمین این عوامل میتواند بر تولید، رفتار، پاسخ به تنش، و سلامتی گاوها تأثیرگذار باشد. در انتهای دوره خشکی، تأمین فضای کافی باعث افزایش تولید شیر و کاهش سلولهای بدنی همراه میشود. در یک تحقیق همزمان با افزایش نرخ تراکم در فریاستالها پیش از زایش از ۸۰ به ۱۰۰ درصد، تولید شیر به ۰/۷ کیلوگرم در روز کاهش یافت. نرخ تراکم بیش از حد در جایگاه یا آخور، اثرات متفاوتی خواهد داشت. به عنوان مثال، Proudfoot و همکاران مشاهده کردند که گاوهایی که در نرخ تراکم ۱۰۰ درصد در جایگاههای با خوراک خوران انفرادی بودند، در مقایسه با آنهایی که در همان شرایط تغذیه ولی در نرخ تراکم ۱۵۰ درصد بودند، هیچ تفاوتی در تولید شیر نداشتند. اگر چه با اطمینان از فضای کافی برای دراز کشیدن و خوراک خوردن میتوان احتمال بیماریهای متابولیکی پس از زایمان و از دست دادن شیر را کاهش داد، اما عوامل محیطی و موارد مرتبط با جایگاه تأثیرات تراکم را تحت تأثیر قرار میدهند.
زمان دراز کشیدن گاو صرف نظر از نرخ تراکم با نزدیک شدن به روز زایمان تغییر می کند. گاوهایی که در نرخ تراکم ۸۰ درصد بودند نسبت به آنهایی که در نرخ ۱۰۰ درصد بودند، در روزهای ۰ ، ۵ و ۷ قبل از زایش زمان بیشتری را در فری استال ها به دراز کشیدن پرداختند. Proudfoot و همکاران مشاهده کردند که گاوهای چند شکم زایش که در یک محیط تغذیه ای رقابتی نگهداری شدند، نسبت به گاوهایی که در یک محیط غیررقابتی تغذیه کردند، ۱۵۰ دقیقه در روز کمتر دراز کشیدند این محققان خاطر نشان کردند که گاوهای چند شکم زایش که در رقابت برای خوراک خوردن بودند، یک هفته قبل از زایمان و یک هفته پس از زایمان زمان بیشتری را به ایستادن اختصاص دادند (۲/۸ ساعت بیشتر، پس از زایش)
درک رابطه بین نرخ تراکم و فضای آخور برای تأمین فضای آخور مناسب، مصرف ماده خشک کافی و کاهش رفتارهای تهاجمی مخصوصاً در دوره انتقال . است. میانگین مهم مدت زمان مصرف و عده اصلی گاوها در قبل از زایمان ۱۰ دقیقه در هر وعده بالاتر از این مدت در پس از زایمان است که نشان می دهد جیره گاوهای خشک که با هدف پر کردن شکمبه تنظیم میشود برای خرد شدن و تجزیه در شکمبه به زمان زیادتری نیاز دارد. Huzzey و همکاران مشاهده کردند که تنها ۶۵ تا ۶۹ درصد از گاوهای خشک چند شکم زایش در زمانی که خوراک تازه ریخته می شد، آخور می می رفتند. علاوه بر این آنها سر
مشاهده کردند زمانی که گاوها در نرخ تراکم ۱۵۰ درصد فری استال و آخور نگهداری می شدند، نسبت به زمانی که تراکم ۱۰۰ درصد بود پس از ریختن خوراک تازه، ۳۰ دقیقه بیشتر طول می کشید که به نزدیک ترین آخور برسند و گاوهایی که قادر به خوردن خوراک تازه نبودند به طور کلی ۱۴ درصد کمتر خوراک میخوردند که منجر به کاهش ماده خشک مصرفی و افزایش بروز بیماریهای پس از زایمان میشد. فراهم کردن فضای آخور کافی به گاوها اجازه می دهد مدت زمان بیشتری خوراک بخورند و بلافاصله بعد از ارائه خوراک تازه، به سر آخور برسند. گاوهای خشکی که در نرخ تراکم ۸۰ درصد نگهداری شده اند، ۶ بار جابه جایی کمتری از سر آخور در روز نسبت به تراکم ۱۰۰ درصد داشتند. این نشان میدهد که صرف نظر از نرخ تراکم پس زده شدن و جابه جایی گاوها از سر آخور، تا حدی در هر سیستمی به طور طبیعی اتفاق می ا افتد.
اثر نرخ تراکم روی پاسخ به تنش و میزان سلامت گاوهای دوره انتقال بررسی کورتیکوتروپین به یک روش رایج برای ارزیابی میزان تنش وارد شده به گاو خشک در اثر افزایش نرخ تراکم تبدیل شده است. نتایج به دلیل وجود متغیرهای مختلف در مطالعات ممکن است بسیار متفاوت باشند ولی غلظت متابولیت های کورتیزول در مدفوع، اسیدهای چرب غیراستریفیه و گلوکز پلاسما در میان گاوها در نرخ تراکم ۱۵۰ درصد نسبت به تراکم ۱۰۰ درصد بالاتر بوده است. به علاوه گاوهای دارای رتبه اجتماعی پایین که از آنها تست تحمل گلوکز گرفته شده بود، نسبت به گاوهای غالب، پاسخ به انسولین و در نتیجه پاسخ اسیدهای چرب غیر استریفیه بالاتری را نشان دادند. اثرات تراکم روی گاوهای خشک باید بیشتر و با در نظر گرفتن طیف وسیع تری از تراکم (۸۰ تا ۲۰۰ درصد) مورد بررسی قرار گیرد تا نمونه دقیق تری برای تعیین شیوه های مدیریتی موجود باشد. اگر چه نرخ تراکم و سبک مدیریت می تواند در جایگاه گاوهای خشک بسیار متفاوت باشد ولی فراهم کردن دستورالعملهای بهتر برای ارتقاء سلامت گاوهای خشک و و کاهش تنشهای پس از زایمان ضروری است.
در میان چندین مطالعه، ارتباط عجیبی بین ماده خشک مصرفی و نرخ تراکم وجود داشت؛ گاوهایی که قبل از زایمان در محلهای پر تراکم نگهداری می شدند نسبت به گاوهایی که در نرخ تراکم ۱۰۰ درصد بودند مصرف خوراک بیشتری به ازای هر رأس داشتند. مصرف ماده خشک در نرخ تراکم ۱۵۰ درصد نسبت به ۱۰۰ درصد، ۱ کیلوگرم برای هر گاو در روز بیشتر بود که باعث سرعت بالاتر خوراک خوردن برداشتن لقمه بزرگتر و ایجاد مشکلات هضم شکمبه ای بعد از آن خواهد شد. مصرف خوراک برای گاوهای نگهداری شده در جایگاه با تراکم ۴ گاو به ازای هر خوراک خوران ۲۵ درصد بیشتر از نیاز محاسبه شده آنها بود. در صورتی که این گاوها ۴ درصد زمان کمتری به خوراک خوردن اختصاص می دادند.
زمان درازکشیدن گاوها صرف نظر از نرخ تراکم با نزدیک شدن به روز زایمان تغییر میکند. گاوهایی که در نرخ تراکم ۸۰ درصد بودند نسبت به آنهایی که در نرخ ۱۰۰ درصد بودند، در روزهای ۰، ۵ و ۷ قبل از زایش زمان بیشتری را در فری استالها به درازکشیدن اختصاص دادند. Proudfoot و همکاران مشاهده کردند که گاوهای چند شکم زایش که در یک محیط تغذیهای رقابتی نگهداری شدند، نسبت به گاوهایی که در یک محیط غیررقابتی تغذیه کردند، ۱۵۰ دقیقه در روز کمتر درازکشیدند. این محققان نشان دادند که گاوهای چند شکم زایش که در رقابت برای خوراک بودند، یک هفته قبل از زایمان و یک هفته پس از زایمان زمان بیشتری را به ایستادن اختصاص دادند (۲/۸ ساعت بیشتر، پس از زایش).
درک رابطه بین نرخ تراکم و فضای آخور برای تأمین فضای آخور مناسب، مصرف ماده خشک کافی و کاهش رفتارهای تهاجمی، مخصوصاً در دوره انتقال، بسیار مهم است. میانگین مدت زمان مصرف وعدههای اصلی تغذیهای گاوها قبل از زایمان ۱۰ دقیقه بیشتر از این مدت در پس از زایمان است. این نشان میدهد که جیره خشک گاوها که برای پرکردن شکمبه تنظیم میشود، برای خرد شدن و تجزیه در شکمبه به مدت زمان بیشتری نیاز دارد. Huzzey و همکاران مشاهده کردند که تنها ۶۵ تا ۶۹ درصد از گاوهای خشک چند شکم زایش در زمانی که خوراک تازه ریخته میشد، آخور میروند. همچنین مشاهده کردند که زمانی که گاوها در نرخ تراکم ۱۵۰ درصد فری استال و آخور نگهداری میشدند، نسبت به زمانی که تراکم ۱۰۰ درصد بود، پس از ریختن خوراک تازه، ۳۰ دقیقه بیشتر طول میکشید تا به نزدیکترین آخور برسند و گاوهایی که قادر به خوردن خوراک تازه نبودند به طور کلی ۱۴ درصد کمتر خوراک میخوردند، که منجر به کاهش مصرف ماده خشک و افزایش بروز بیماریهای پس از زایمان میشود.
بررسی کورتیکوتروپین به عنوان یک روش رایج برای ارزیابی میزان تنش وارد شده به گاو خشک به علت افزایش نرخ تراکم انجام شده است. نتایج ممکن است به دلیل وجود متغیرهای مختلف در مطالعات مختلف متفاوت باشند، اما غلظت متابولیتهای کورتیزول در مدفوع، اسیدهای چرب غیراستریفیه و گلوکز پلاسما در میان گاوها در نرخ تراکم ۱۵۰ درصد نسبت به تراکم ۱۰۰ درصد بالاتر بوده است. همچنین گاوهای دارای رتبه اجتماعی پایین که
نرخ تراکم باید به اندازهای باشد که درصد تعاملات اجتماعی منفی در بین گاوها را کاهش دهد، زیرا پسزده شدن زیاد از سر آخور میتواند توانایی گاو در تأمین نیازهای تغذیهای خود را کاهش دهد. رفتارهای تهاجمی ناشی از تراکم زیاد ممکن است گاوهای شکم اول را بیشتر تحت تأثیر قرار دهد، زیرا محدودیت منابع چالش بزرگتری برای این گروه به حساب میآید. گاوهای چند شکم زایش هنگامی که با گاوهای شکم اول در یک جایگاه نگهداری میشوند، نمره غالبیت اجتماعی بالاتری دارند. در تحقیقی که تنها گاوهای شکم اول در گروه حضور داشتند، در مواقعی که تراکم بالا بود، به طور میانگین گاوها ۲۵ بار در روز و در مواقعی که تراکم مناسب بود و محیط غیررقابتی بود، ۷ بار در روز از جلوی آخور پسزده میشدند. در تحقیق دیگری که گاوهای شکم اول و چند شکم زایش با هم مخلوط بودند و جایگاه اختصاصی آخور برای هر گاو وجود نداشت (گلههای سنتی)، گاوهای شکم اول زمانی که با نرخ تراکم بالاتر از ۱۰۰ درصد نگهداری میشدند، دفعات بیشتری از سر آخور پسزده میشدند. Lobeck-Luchterhand و همکاران در تحقیقی مشاهده کردند که گاوهای چند شکم زایش نسبت به گاوهای شکم یک، ۴۷ دقیقه در روز زمان بیشتری را صرف خوراک خوردن میکنند، حتی اگر تفاوتی در رتبه اجتماعی با نداشته باشند.
مقالات مرتبط با گاو شیری:
سیستمهای ورود و خروج گاوها به جایگاه دوره انتقال